وبلاگ حقوقی سپیده سفیدی

وبلاگ حقوقی سپیده سفیدی

وبلاگ حقوقی سپیده سفیدی

وبلاگ حقوقی سپیده سفیدی

سید مصطفى محقق داماد


سید مصطفى محقق داماد
 
1
حقوقدان، اسلام پژوه و استاد فلسفه و سیاست. متولد ،۱۳۲۴ قم

فرزند مرحوم آیت الله محقق داماد از مجتهدان بنام معاصر

شاگرد و دوست استاد شهید مرتضى مطهرى

اخذ مدرک اجتهاد از حوزه علمیه قم در سال ۱۳۵۰

کارشناسى فلسفه و حکمت اسلامى از دانشکده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۹

کارشناسى ارشد فقه و حقوق از دانشکده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران در سال ۱۳۶۰

دکتراى حقوق بین الملل از دانشکده حقوق دانشگاه لون - لانوبلژیک در سال ۱۳۷۳

مدیر دپارتمان مطالعات اسلامى آکادمى علوم جمهورى اسلامى از سال ۱۳۶۹ تاکنون

مدیر دپارتمان حقوق مرکز مطالعات و تحقیقات کتابهاى دانشگاهى رشته علوم انسانى ۱۳۶۶ تاکنون

مدیر دپارتمان حقوق دانشگاه تربیت مدرس تهران از سال ۱۳۶۵ تاکنون

مدیر دپارتمان فلسفه دانشگاه شهید مطهرى از سال ۱۳۷۰ تاکنون

عضویت پیوسته در فرهنگستان علوم جمهورى اسلامی ایران

حقوقدان، اسلام پژوه و استاد فلسفه و سیاست. متولد ،۱۳۲۴ قم

فرزند مرحوم آیت الله محقق داماد از مجتهدان بنام معاصر

شاگرد و دوست استاد شهید مرتضى مطهرى

اخذ مدرک اجتهاد از حوزه علمیه قم در سال ۱۳۵۰

کارشناسى فلسفه و حکمت اسلامى از دانشکده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران در سال ۱۳۴۹

کارشناسى ارشد فقه و حقوق از دانشکده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران در سال ۱۳۶۰

دکتراى حقوق بین الملل از دانشکده حقوق دانشگاه لون - لانوبلژیک در سال ۱۳۷۳

مدیر دپارتمان مطالعات اسلامى آکادمى علوم جمهورى اسلامى از سال ۱۳۶۹ تاکنون

مدیر دپارتمان حقوق مرکز مطالعات و تحقیقات کتابهاى دانشگاهى رشته علوم انسانى ۱۳۶۶ تاکنون

مدیر دپارتمان حقوق دانشگاه تربیت مدرس تهران از سال ۱۳۶۵ تاکنون

مدیر دپارتمان فلسفه دانشگاه شهید مطهرى از سال ۱۳۷۰ تاکنون

عضویت پیوسته در فرهنگستان علوم جمهورى اسلامى ایران

برخى ازتألیفات وى عبارتند از: احتکار از نظرگاه فقه اسلام، اصول فقه - مبحث الفاظ، اصول فقه - منابع فقه، قواعد فقه بخش مدنى ۱ و،۲ بررسى فقهى و حقوقى وصیت، حقوق روابط بین الملل در اسلام و...
از مجموعه کسانى که نزد شهید مطهرى شاگردى کرده اند، سید مصطفى محقق داماد، یگانه تر از دیگران باقى مانده است. چرا که در درک و انتقال دیدگاه هاى استاد، چه در تفسیر قرآن، چه در اقتصاد اسلامى و چه درحوزه اسلام سیاسى، نکات و نقاطى را موردتوجه و تأکید قرارداده و مى دهد که ادامه مشرب فکرى آن زنده یاد به شمار مى رود.
سید مصطفى محقق داماد (احمدآبادى) اهل قم است و متولد سال ۱۳۲۴. او از معدود فقهایى است که تحصیلات عالى خود را در فرنگ به پایان برده است و دکتراى حقوق بین الملل اش را از دانشکده حقوق «لون - لانو» بلژیک اخذ کرده است. از این رو شاید بتوان نگاه او را به گونه اى پل میان سنت و تجدد دانست. محقق داماد البته در فقه هم به درجه اجتهاد رسیده است و او را براساس سنت حوزه هاى علمیه «آیت الله» مى نامند.
در سابقه او سمت هاى فرهنگى بسیارى را مى توان دید. از استادى دانشگاه و تحقیق و تدریس دراین عرصه تا ریاست بخش حقوق مرکز مطالعات و تحقیقات کتابهاى دانشگاهى علوم انسانى که از سال ۶۸ تاکنون عهده دار آن است تا عضویت پیوسته در فرهنگستان علوم. محقق داماد ازجمله کسانى است که مدافع پرداختن به اندیشه شهید مطهرى است و دراین باره مى گوید: اگر بخواهیم تعدادى ازعالمان اسلامى را درطول تاریخ نام ببریم که توانستند در جامعه اسلامى تحول فکرى ایجادکنند، تعدادشان زیاد نیست. ما عالمان اسلامى بزرگى داشتیم که صاحب فکر، مکتب و تفکر بودند و محافل علمى، آموزشى و تحقیقى داشتند. مثلاً فقهاى بزرگ فلاسفه، اینها درطول تاریخ زیاد بودند.
اما تحول اجتماعى آنان بسیار کم بود و نتوانستند تأثیرگذار باشند و در پیکر جامعه نفوذ کرده باشند. به گذشته ها اگر کارى نداشته باشیم، در قرن حاضر لااقل معدود افرادى را مى شناسیم که هم تأثیرگذار بودند و هم در پیکر جامعه نفوذ کرده اند.
استاد شهید مطهرى هم در زمان حیاتش این نقش را داشت، هم با شهادتش و هم پس از شهادتش. (یعنى خود شهادت ایشان خیلى موج ایجاد کرد.) و هنوز آثارشان در جامعه تأثیرگذار است و درجریان ایجاد کرده و در آینده نیز ایجاد خواهدکرد. مطهرى یک عالم مؤثر در جامعه است. ضرورت پرداختن به اندیشه ایشان باید موردبحث قراربگیرد.»
محقق داماد خود فرزند آیت الله محقق داماد است که از بزرگان علم و فقه در زمان خود بودند و افرادى چون شهید مطهرى نزد او تلمذ کرده اند. او علاوه بر شاگردى پدر، شاگردى بزرگان دیگرى ازجمله علامه فقید طباطبایى را نیز درکارنامه افتخارات خود دارد و با این حال تلمذ وشاگردى شهید مطهرى براى محقق داماد افتخاربزرگى است که نصیب هر پژوهشگر و عالمى نمى شود.
از خاطرات محقق داماد مى توان به کلاس هاى مرحوم مطهرى که او در آنها شرکت مى کرد، اشاره کرد. چنانچه مى گوید: در سال ۴۵ که سال هاى آخر دانشگاه را طى مى کردم، علاقه مند شدم فلسفه بخوانم. پدرم با فلسفه آشنایى نداشت؛ اما مخالف هم نبود که ما با افراد و شخصیت هاى حکیم آشنا شویم. [به همین دلیل معتقد بودند] اگر مى خواهى فلسفه بخوانى پیش استادش بخوان. پیش کسى که این چیزها را مى داند. من منطق منظومه را در قم پیش استاد متخصصى خواندم، مرحوم پدرم به من گفت اگر مى خواهى فلسفه بخوانى یا پیش حاج آقا مهدى (حائرى یزدى) بخوان یا پیش آقاى مطهرى، آن وقت مرحوم دایى ما آیت الله مهدى حائرى یزدى در کانادا بودند. من خدمت آقاى مطهرى رسیدم. در سال۴۷ ، ۴۸. مرحوم آقاى مهطرى مرا با محبت پذیرفتند. چون ایشان یکى از شاگردهاى پدرم بودند. پیغام پدرم را دادم و نزد آقاى مطهرى به طور خصوصى فلسفه را شروع کردم. من به مرحوم مطهرى گفتم، اگر براى مطرح کردن افکارتان در قم درسى را شروع کنید، خیلى مناسب است. کم کم این فکر را پذیرفتند و در قم، پایگاهى داشتند و از سال۱۳۵۲ تمایل پیدا کردند و هفته اى یک روز به قم مى آمدند. یک جلسه اى در منزل ما به صورت محرمانه برگزار مى شد که مباحثى را مطرح مى کردند و خیلى هم محدود بود. همان روز در منزل ایشان در تهران لیستى را آماده کردیم، افرادى که تمایل داشتند شرکت کنند عبارت بودند از: آیت الله سیدحسن طاهرى، خرم آبادى، آقاى مدرسى طباطبایى که امروز در دانشگاه «پرینستون» استاد هستند و آقاى احمدى یزدى، آیت الله سیدعلى محقق داماد، آقاى ربانى املشى و... جلسه اول خیلى محدود در منزل ما شروع شد. ایشان احساس کردند که ساواک از رفت و آمد ما سوءظن مى برد و منزل ما را تحت نظر مى گیرد که گرفت و من را به ساواک احضار کردند. ایشان سعى کردند جاى دیگر نروند که یک نفر طرف این قضیه باشد. ولى براى اینکه پوشش داشته باشیم یک کار گروهى و عمومى شروع کردیم. جلسه اول درس اشارات بود و بعد تبدیل شد به اسفار براى عموم، آن جلسه کم کم توسعه پیدا کرد ولى با هم خیلى محدود بود. یادم مى آید سالهاى آخر افرادى مثل آقاى خاتمى که الآن رئیس جمهور هستند شرکت مى کردند. آقاى معادى خواه، دکتر بهشتى، آقاى نبوى .... درس ایشان ضبط مى شد و پیاده مى شد. درسهاى اول راجع به منطق بود و تعارضات منطقى، چند سال درباره منطق بحث شد. ۱ تا ۲ سال منطق پیش رفت. ایشان پیشنهاد دادند کتاب و فلسفه هگل ترجمه آقاى حمید عنایت که از نوشته «استیس» است را معیار قرار بدهیم و بخوانیم و ایشان براى ما توضیح بدهند و فلسفه غرب را نقد کنند. آقاى حمید عنایت در درس منظومه ایشان در تهران شرکت مى کردند و همدرس ما بودند. گاهى هم عبارتها را با ایشان در میان مى گذاشت که این عبارت گنگ است و به نظر مى رسد ترجمه اش درست نباشد. تقریباً همه فلسفه هگل را قطعه به قطعه بحث کردند. تا اینکه سال ۱۳۵۶ شد. در سال،۵۶ کم کم انقلاب اوج گرفت. ایشان همه درسها را تعطیل کردندو قرار شد جلسه درس را اختصاص بدهیم به حکومت اسلامى، حدود یک سال تدریس به حکومت اسلامى اختصاص پیدا کرد. آن درسها چاپ نشد. مباحث بسیار وسیعى که نزد من است. همچنین درسهایى از منطق است که نوشته ام.»
از دغدغه هاى اصلى محقق داماد گفت وگوى ادیان بویژه اسلام و مسیحیت است. او در این باره تلاشهاى بسیارى کرده است که نوشتن مقالات متعدد و برپایى سخنرانى هاى مختلف از جمله این اقدامات است. محقق داماد در خصوص ضرورت گفت وگوى ادیان مى گوید: گفت وگو به این منظور که پیروان دو دین به درک و شناخت هم برسند و واقعیت را هم درک کنند، گفت وگوى موردنیاز جامعه بشرى امروز است. با این همه او معتقد است: «آنچه در ادبیات امروز به آن گفت وگو مى گوییم، در واقع بحث، جدل، تبشیر و موعظه است. نه گفت وگو. اما حوادثى که در تاریخ و بعد از جنگ جهانى رخ داد، باعث شد مسیحیان و پیروان ادیان روش دیگرى را در پیش گیرند. چون متفکران دینى و متکلمان حس کردند باید در روابط خود با سایر ادیان تجدیدنظر کنند و دست از جدال بردارند و براى تبلیغ دین خود اصرار نورزند، بلکه روشى ابداع کنند که پیروان ادیان به طور مساوى با هم سخن گویند، در اینجا بود که بحث دیالوگ مطرح شد.» او معتقد است: براى دستیابى به این هدف این پرسش پیش مى آید که این گفت وگو چگونه باید انجام شود و راه علمى آن چیست؟ «رادهاکریشنا» در کتاب خود مى گوید: مطالعه ادیان، دیگر مؤمنان را به هم نزدیک مى کند و کمک مى کند تا عقاید دیگران را درک کنند، اشتباهاتى که از سوءتفاهم ناشى مى شود، برطرف مى شود و ما نیز توسط آنچه دیگران در دین خود تبیین مى کنند، معتقدات خود را تأیید مى کنیم.»
سیدمصطفى محقق داماد ضمن اشاره به این نکته که در این راه باید از کسانى که این راه را طى کرده اند و موفق بوده اند سود جوییم، مونتکومرى وات، اسلام شناس مسیحى و «جان هیک» را به عنوان دو نفر از کسانى که در نتیجه دیالوگ هاى بیرونى و همچنین دیالوگ هاى درونى با اسلام، تحولى در نظام اعتقادى خودشان ایجاد کردند، نام مى برد و مى افزاید: اگر ما مسلمان ها نیز مى توانستیم این روش را انتخاب کنیم، مى توانستیم تحول عظیمى در روابط مان با سایر ادیان به وجود آوریم. جان هیک از خود پرسید: آیا ما راه مسیحیت را تنها راه مى دانیم به گونه اى که رستگارى را منحصر به آن مى دانیم یا ما ادیان بزرگ بشرى را به عنوان راههاى دیگر زندگى و رستگارى باید در نظر آوریم؟ این سؤال ناظر به مسأله حصاراندیشى یا نفى دیگران در مسیحیت و سایر ادیان است. چرا که هر یک از ادیان تاکنون خود و دین خود را حقیقى و بر حق مى دانسته و ادیان دیگر را باطل و منسوخ فرض کرده است.» او تصریح مى کند: براى پیشگیرى از این امر وقتى افراد وارد گفت وگو مى شوند، باید این احتمال را بدهند که راه نجات در راههاى دیگر هم وجود دارد، وگرنه اگر با دید متعصبانه وارد شوند، یا باید تبشیر شود یا موعظه یا جدال.
سیدمصطفى محقق داماد ضمن اشاره به غزالى از او به عنوان دانشمند مسلمانى نام مى برد که ده قرن قبل اظهار داشته است: هرکسى در هر دین و مذهبى که باشد، فکر مى کند راه نجات در دین و مذهب اوست و آیا نباید این احتمال را بدهد که نجات در دین دیگرى هم مى تواند باشد؟ اگر من به عنوان مسلمان گمان مى کنم که راه نجات در مسلمانى است، یک مسیحى و بودایى هم همین تفکر را در حق دین خود دارد. او با اشاره به کتاب برخورد اسلام و مسیحیت، نوشته جان هیک مى گوید: در این کتاب روابط تاریخى صدراسلام تا عصر حاضر بیان شده و نشان مى دهد که روابط گذشته بیشتر خصمانه بوده است. او معتقد است: «ما دو نوع روابط خصمانه داریم: یکى روابط خصمانه آگاهانه و دیگرى عدم همزبانى است که باعث عدم درک متقابل مى شود.» او مى گوید: مونتکومرى وات مى گوید: پیروان مسیحیت باید ادیان دیگر را محترم بشمارند و دست از عقیده سنتى خود مبنى بر اینکه ملت برتر هستند، بردارند. وات مى گفت: من با وجودى که مسیحى هستم و وفادار، حقانیت دین اسلام را قبول دارم و حضرت محمد(ص) را به عنوان پیامبر خدا قبول دارم.
به نظر مى رسد با توجه به سؤالات و شکافهایى که امروز نسل نو و جدید با برخى از مسائل اسلام پیدا کرده است وجود کسانى چون سیدمصطفى محقق داماد که فرزند خلف پدر بزرگوار خود و شاگرد بحق استاد مطهرى است بیش از پیش ضرورى است و ازاین رو مهرگان به نوشتن درباره او به خود مى نازد.
در نگارش این مطلب از ویژه نامه شهید مطهرى روزنامه همشهرى که اردیبهشت ۸۴ انتشار یافت نیز استفاده شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.